دکتر شیرین جوان‌گروه

متخصص بیماری‌های قلب و عروق

چه ارتباطی بین سلامت روان و سلامت قلب وجود دارد؟

نویسنده: دکتر شیرین جوان‌گروه

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در print
چه ارتباطی بین سلامت روان و سلامت قلب وجود دارد؟

چه ارتباطی بین سلامت روان و سلامت قلب وجود دارد؟

برای سال‌ها پزشکان فکر می‌کردند که ارتباط بین سلامت روان و سلامت قلب کاملاً رفتاری است، مانند فردی که احساس ناراحتی می‌کند و برای احساس خوب به سراغ سیگار، نوشیدن یا غذاهای چرب می‌رود.

این تفکر شروع به تغییر کرده‌است. تحقیقات نشان می‌دهد که ممکن است ارتباطات فیزیولوژیکی نیز وجود داشته باشد. عوامل بیولوژیکی و شیمیایی‌ای که باعث مشکلات سلامت روان می‌شوند نیز می‌توانند بر بیماری قلبی تأثیر بگذارند.

بری جیکوبز، روان‌شناس بالینی و مدیر علوم رفتاری در برنامهٔ رزیدنسی پزشکی خانواده کروزر-کیستون در اسپرینگفیلد، می‌گوید: «همه باید به ارتباط مغز و قلب توجه کنند. این فقط خوشحال نبودن نیست. این تغییرات بیوشیمیایی است که افراد را مستعد ابتلا به سایر مشکلات سلامتی از جمله مشکلات قلبی می‌کند.»

 

 

افسردگی و سایر مسائل

اشکال بسیاری از مسائل مربوط به سلامت روان می‌تواند بر بیماری قلبی تأثیر بگذارد. حالت موقت افسردگی یا مورد بالینی شدیدتر وجود دارد. شما همچنین ممکن است سطوح مختلفی از اضطراب و استرس تجربه کنید، این‌ها تنها چند مورد از شناخته‌شده‌ترین مشکلات‌اند.

نیکا گلدبرگ، مدیر پزشکی مرکز سلامت زنان جوآن اچ تیش می‌گوید: «تحقیقات دلایل محمکی برای اثبات ارتباط استرس و بیماری قلبی ارائه نمی‌دهد، اما باور روبه‌رشدی وجود دارد که این نیز عامل خطر دیگری است و شاید حتی خطرناک‌تر از سایر موارد باشد.»

او می‌گوید: «استرس می‌تواند هورمون‌هایی مانند آدرنالین و کورتیزول را افزایش دهد و بر فشارخون و ضربان قلب شما تأثیر بگذارد.»

 

مقالات مرتبط:

 

بیماران قلبی و سکتهٔ مغزی باید مراقب باشند

ابتلا به بیماری قلبی یا سکتهٔ مغزی می‌تواند باعث اضطراب یا افسردگی شود. مهم این است که با این موارد به شیوه‌ای سالم برخورد کنیم.

دکتر جیکوبز گفت: «این فقط این نیست که آن‌ها می‌خواهند سیگار بکشند و غذا بخورند. آن‌ها انرژی لازم برای بلندشدن از رختخواب و رفتن به توان‌بخشی و انجام کارهای موردنیاز برای بازیابی سلامت جسمانی خود را ندارند.»

منطقی است که کسی فکر کند «من سکتهٔ قلبی داشتم، باید افسرده باشم.» اما دست‌کم گرفتن غم و اندوه و نادیده‌گرفتن‌شان، می‌تواند شما را وارد سراشیبی‌ای خطرناک کند.

 

 

چه باید انجام شود؟

با صحبت کردن در مورد اینکه هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی چه احساسی دارید با پزشک خود شروع کنید. او می‌تواند کمکتان کند یا شما را به مناسب‌ترین مراقب ارجاع دهد یا بهترین راه‌حل را برای شروع ارائه دهد.

شما باید خود و عزیزانتان را تحت‌نظر داشته باشید، به‌ویژه کسانی که دچار بیماری قلبی یا سکته شده‌اند.

دکترها ممکن است از شما این سؤال‌ها را بپرسند: هنوز سیگار می‌کشید؟ چه رژیمی دارید؟ آیا فشارخون خود را چک می‌کنید؟ روحیهٔ شما چطور بوده‌است؟ آیا از همان چیزهایی که قبلاً به شما لذت می‌دادند لذت می‌برید؟ چه از نظر بالینی افسرده باشید یا فقط مضطرب باشید، به مراجعات بعدی به پزشک نیاز دارید.

 

 

منبع: